این مطلب را می نویسیم برای اینکه باقی بماند و چند سال دیگر مجدد به آن مراجعه کنم و بتوانم میزان رشد خودم را بسنجم هدف از نوشتن مطلب گزارش از ۱ ساله از مهاجرت من اینکه ردپای از خودم بگذارم برای یادآوری میزان رشد و پیشرفت در زندگی مطالعه این مطلب چه سودی برای شما دارد
- یک از اهمیت اینکه گاهی نیاز است ردپای از خودتان به جا بگذارید آگاه می شوید
- دو اگر بخشی از موضوعات گفته شده با اهداف شما هم مسیر باشد می تواند جهت دهی درست ذهنی برای شما ایجاد کند
- سه می تواند با مقایسه مثبتی ذهنی به شما انگیزه بیشتر برای رشد دهد
مانعی که ترس را بیشتر می کرد
تصور این را داشته باشید فردی بودم که تا قبل از اینکه مهاجرت را از اهواز به تهران انجام بدم مستقل بودن را بلد نبودم هرچند یک سال قبل شروع کردم به یاد گرفتن مستقل شدن آشپزی را تا حدی یاد گرفتم و اقدام های را انجام دادم و آموختم که تا قبل حتی به آن فکر هم نکرده بودم اما می توانم بگویم هنوز مستقل بودن را بلد نبودم
حالا تصور کنید فردی که مستقل بودن را بلد نیست بخواهد اقدام به مهاجرت کند چه فکر های سمت او می آید تو حتی نمی توانی کارهای شخصی خودت را کامل انجام دهی شاید به تنهای از عهده خودت بر نیای تو تا حالا مستقل نبودی می دانید مقابله با این افکار ها خودش انرژی می گیرید و حتی این نگاه از اطرافیان باشد که ایرادی ندارد یک مدت بعد بر می گردد حتی آنها هم این تصور را داشتند چون تا الان مستقل نبوده و مستقل بودن هم آسان نیست بعد از مدتی شرایط سخت می شود و در نهایت بر می گردد همه این موارد تنها ترس های من را بیشتر می کرد و هر چقدر ترس بیشتر باشد به همان اندازه اقدام کردن سخت تر است
اقدام با داشتن کمترین شرایط
دل را به دریا زدم و با یکی از دوستان با سرمایه خیلی خیلی اندک شروع به مهاجرت کردم و از یک اتاق کوچک و شرایطی واقعا سخت مکان ما بود برای ۳ ماه اول در این سه ماه آشپزی خودم را بهتر کردم برای اینکه بتوانم هزینه های لازم زندگی را داشته باشم باید جای کار می کردم در این سه ماه اول خیلی نکته های اولیه و مهم آموختم که در مرحله بعد خیلی به کارم می آمدند این آموخته ها
اقدام بزرگتر
تصمیم گرفتیم مکان زندگی را بهتر کنیم پس شروع به جستجو کردیم می رفتیم منطقه های که دوست داشتیم و دنبال خانه با ویژگی های که می خواستیم می گشتیم در مشاوره های املاکی که می رفتیم می گفتیم دنبال چه خانه ای هستیم با چه امکانات و چه قیمتی چند بار به ما می خندیدند می گفتند در این منطقه ها با این قیمت ها هرگز پیدا نمی کنید اما ما به حرف های آنها توجه نمی کردیم و همچنان ادامه می دادیم و جالب بود در منطقه ای بهتر از آن منطقه ها خانه ای با قیمت و امکانات عالی پیدا کردیم که بهتر از چیزی بود که ما می خواستیم
بعد از اقدام بزرگ
باید هم کار می کردم تا به هزینه ها برسم و هم به کار مورد علاقه خودم اقدام برای بهبود سایت انجام می دادم ۱۰ ماه کار کردم اما کارهای بود که فقط باعث بقای من می شد در این مدت کار می کردم به اندازه خودم تفریح می کردم گاها هزینه ها برای من اذیت کنند بود و می دیدم من دارم به شدت تلاش می کنم اما بازخورد خوبی که کافی باشد را کسب نمی کنم اذیت می شدم ناراحت می شدم بغض می کردم اما می گفتم نمیشه که نشه به هر حال یک روز میشه بعد از این فشار ها شرایط کمی بهتر شد و دز دو ماه آخر درآمدم اندازه نصف ماه های که کار کردم شد حالا با ذوق و شدت بیشتر دارم حرکت می کنم
نگاه به گذشته
من در این مدت مهاجرت اذیت شدم اما رشد کردم هر چند نمی دانم در آینده چه اتفاق های رخ می دهد این را هم به خوبی می دانم اگر مجدد به عقب برگردم بازهم همین تصمیم را می گرفتم می دانم علاقه ای تحمل زندگی به شکل قبل از مهاجرت را ندارم و الان دارم آماده می شوم بیشتر رشد می کنم تا به جای که لیاقت آن را دارم برسم و در آینده هم باز تصمیم به مهاجرت دارم که این مهاجرت من را آماده می کند می سازد برای رسیدن به خواسته های بزرگتر
بالغ شدن ذهنی
امروز مه خودم را بررسی می کردم بعد از ۱ سال مهاجرت متوجه شدم از مسئله های عجیبی عبور کردم خیلی موقعیت ها از جای که فکرش را نمی کردم حل شدند و اگر مهاجرت نمی کردم به بزرگی که الان هستم تبدیل نمی شدم و در ادامه خیلی مسئله های غیر قابل حل در زندگی رو به رو می شدم اما باور من اینکه الان به بلوغ دهنی رسیدم مسئله ای با آن رو به رو می شوم در زندگی می بینم چه مسئله های بزرگی حل شدند به خودم می گم
- هیچ مسئله ای غیر قابل حل نیست
- مسئله های بزرگ تر از این حل شدند
- اصلا مسئله ها برای حل شدند هستند
- نمیشه که نشه به هر حال میشه و خیلی خوب هم میشه
حالا دیگه مسئله ها من را نمی لرزاند حتی در مسئله های که به ظاهر بزرگ هستند آرامش بیشتر دارم و بیشتر این را باور دارم که این نیز بگذرد و از عهده این هم بر می آیم
فکر شتاب دهنده برای من
چی شد که اصلا تصمیم به مهاجرت یا هر اقدام شجاعانه دیگر در زندگی ام می گیرم به دلیل یک باوری که در من وجود دارد من همیشه دز زندگی دوست دارم که یا فردی مفید و موثر باشم (برای خودم مفید و یا موثر باشم) یا اصلا نباشم واقعا نمی توانم تحمل کنم مفید نبودن یا موثر نبودن را این اولویت اساسی من در زندگی ام است که یا موثر باشم یا اصلا نباشم پس به همین دلیل هر روز تلاش من بیشتر می شود
دیدگاه من برای مهاجرت خوب
اینکه بررسی کنیم برای داشتن مهاجرت خوب دقیقا نیاز دارم چه جیز های یاد بگیرم چه مهارت های به مهارت های خودم اضافه کنم بر اساس آن لیست شروع کنم خودم را برای مهاجرت قوی کنم اگر نیاز است شجاعتم بیشتر شود اعتماد به نفسم بیشتر شود خوب آموزشش را ببینم که دوره غیر حضوری نهایت خودباوری به شما کمک مهمی می کند لازم است اگر من نیاز به مهاجرت دارم خودم را از قبل به شکل هوشمندانه آماده کنم
نتیجه گیری گزارشی از ۱ سال مهاجرت من
با تمام شرایطی که بود سختی های مسیر اگر من مجدد بخواهم انتخاب کنم این کار را انجام می دهم من در این تجربه زندگی به نام مهاجرت بزرگ شدم از نظر دهنی و می فهمم چه چیز های آموختم که در آینده برای ساختن زندگی بهتر چه کمک های به من می کند مهاجرت من راحت نبود اما گذشت و اگر مهاجرت نمی کردم راحت بود اما در ادامه آنقدر با سختی رو به رو می شدم که برای من قابل تحمل نبود پس نمی دانم چه می شود اما با همه وجودم از این اقدام خوشحالم و بهترین و مهم ترین اقدام زندگی من بوده